سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا بر عهده نادانان ننهاد که دانش آموزند تا بر عهده دانایان نهاد که بدانان بیاموزند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :43
بازدید دیروز :175
کل بازدید :342850
تعداد کل یاداشته ها : 423
103/9/5
7:28 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 
کتاب : معراج السعادة
و بدان که: ضد همه آفات زبان و مفاسد آن، صمت و خاموشی است. و کسی راخلاصی از آفات زبان جز به آن نیست. و آن از محاسن «شیم» (65)، و صاحب آن در نزد همه کس عزیز و محترم است. و باعث جمعیت خاطر و افکار، و موجب دوام هیبت ووقار، و فراغت از برای ذکر و عبادت، و سلامتی در دنیا و آخرت است.
[529]

و از این جهت سید رسل - صلی الله علیه و آله - فرمود: «من صمت نجی» . یعنی: «هرکه خاموشی را شعار خود ساخت نجات یافت» . (66)و فرمود: «هر که ایمان آورد به خدا و رسول، باید هر سخنی که می گوید خیر باشد یاخاموش نشیند» . (67)

اعرابی به خدمت آن حضرت آمد عرض کرد: «مرا به علمی دلالت کن که داخل بهشت شوم. فرمود: گرسنگان را سیر کن. و تشنگان را سیراب نمای. پس اگر قدرت براینها نداشته باشی زبان خود را از غیر سخن حق و خیر محافظت کن که به این سبب برشیطان غالب می گردی» . (68)

و فرمود: «چون مؤمن را خاموش و صاحب وقار بینید به او تقرب جوئید که حکمت بر دل او القا می شود» . (69)

و نیز فرمود: «مردم سه طایفه اند: «غانم» و «سالم» و «هالک» . «غانم» کسی است که: ذکر خدا کند. و «سالم» آن است که سکوت را شعار خود سازد. و «هالک» آن است که: به سخنان باطل فرو رود» . (70)

تامل کنان در خطاب و صواب

به از ژاژ خایان(71)حاضر جواب

روزی شخصی به خدمت آن سرور آمد عرض کرد: «یا رسول الله! مرا وصیتی کن.

فرمود: زبان خود را محافظت کن. باز عرض کرد: مرا وصیتی کن. باز فرمود: زبان خودرا محافظت کن. مرتبه سیم عرض کرد: مرا وصیتی کن. باز فرمود: زبان خود رانگاه دار» . (72)

از عیسی بن مریم مروی است که: «عبادت ده جزء است، نه جزء آن خاموشی است، ویکی در فرار از مردم» . (73)

و فرمود که: «پر سخن نگوئید در غیر ذکر خدا، به درستی که: کسانی که بسیار سخن می گویند دلهای ایشان را قساوت فروگرفته است و نمی دانند و از آن غافل اند» . (74)

لقمان پسر خود را گفت: «ای فرزند! اگر چنان پنداری که سخن گفتن، نقره است، بدان که: سکوت، طلاست» . (75)

و حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - فرمود: «این است و جز این نیست که شیعیان و دوستان ما زبان ایشان لال است» . (76)

و از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - مروی است که: «از جمله حکمت آل داود این بود که: بر عاقل، لازم است که شناسایی با اهل زمان خود داشته باشد. و روبه کار خود آورده باشد. و نگاهبان زبان


[530]

خود باشد» . (77)

و در کتاب مصباح الشریعه از آن جناب منقول است که فرمود: «خاموشی، کلید هرراحتی است از دنیا و آخرت. و باعث خوشنودی پروردگار، و سبکی حساب روز شماراست. و سبب محفوظ بودن از لغزش و خطا است. و زینت عالم است و پرده جاهل» . (78)

چو در بسته باشد چه داند کسی

که گوهر فروش است یا پیله ور

ریاضت نفس به آن است و شیرینی عبادت از آن. به سبب آن قساوت دل برطرف می گردد. و مروت و عفاف حاصل می شود. پس در را بر روی زبان خود ببند.

«ربیع بن خثیم» (79)کاغذی در نزد خود می گذاشت و هر چه می گفت می نوشت. و چون شب داخل می شد حساب خود را می رسید و می گفت: آه، آه «نجی الصامتون و بقینا» .

یعنی: «خاموشان نجات یافتند و ما باقی ماندیم» . (80)

و بعضی از اصحاب حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - سنگریزه به دهان خودمی گذاردند، تا بی اختیار سخن نگویند. چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بودمی کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند. و بسیاری از اصحاب آن جناب چون نفس می کشیدند نفس کشیدن ایشان چون نفس کشیدن غریق بود. و سخن گفتن ایشان شبیه به سخن گفتن مریض بود. این است و جز این نیست که: سبب هلاکت خلق، و نجات ایشان، تکلم و خاموشی است. پس خوشا به حال کسی که عیب کلام را بشناسد وفواید خاموشی را بداند. به درستی که: خاموشی از اخلاق انبیا، و شعار اصفیا است. (81)

از آن حضرت مروی است که: «خاموشی، دری است از درهای حکمت. پس هر که دهان خود را بست، در حکمت بر او گشوده می شود» . (82)

این دهان بستی دهانی باز شد

گو خورنده لقمه های راز شد

و از آنچه مذکور شد معلوم شد که: صمت و خاموشی با وجود سهولت و آسانی آن، نافع ترین چیزهاست از برای انسان. و از برای بعضی سخنان، اگر چه بعضی فوایدهست اما امتیاز میان خوب و بد سخن، نهایت صعوبت دارد. و علاوه بر این، چون زبان را رها کردی اقتصار بر سخنان بی عیب مشکل است. پس بنابر این، مهما امکن خاموشی را شعار خود ساختن و تابه حد ضرورت نرسد به سخن گفتن نپرداختن، اولی و اصوب است.

منقول است که: «چهار پادشاه به ملاقات یکدیگر رسیدند و در یک مجمع، جمع شدند و رای هند و خاقان چین و کسرای عجم و قیصر روم، و همه در مذمت سخن گفتن و مدح خاموشی متفق گشتند.


[531]

یکی از ایشان گفت: من هرگز از خاموشی پشیمان نشده ام، اما بسیار بر سخنی که گفته ام پشیمانی خورده ام.

و دیگری گفت: هرگاه من کلمه ای را گفتم، او مالک من می شود، و دیگر مرااختیاری از آن نیست. و مادامی که نگفته ام من مالک و صاحب اختیار آنم.

و سیمی گفت: عجب دارم از برای متکلم، زیرا: اگر کلامی بر خود او برگردد ضرربه او می رساند، و اگر برنگردد نفعی به او نمی رساند.

چهارمی گفت: به رد آنچه نگفته ام قادرترم از رد آنچه گفته ام.


65. جمع «شیمة» به معنای خوی و عادت66. محجة البیضاء، ج 5، ص 192. و احیاء العلوم، ج 3، ص 93 و 96.67. محجة البیضاء، ج 5، ص 194. و کنز العمال، ج 3، ص 353، خ 6900.68. احیاء العلوم، ج 3، ص 95. و محجة البیضاء، ج 5، ص 195.69. بحار الانوار، ج 78، ص 312.70. محجة البیضاء، ج 5، ص 195. و احیاء العلوم، ج 3، ص 95.71. بیهوده گویی، یاوه سرایی.72. بحار الانوار، ج 71، ص 303، ح 78.73. احیاء العلوم، ج 3، ص 95. و محجة البیضاء، ج 5، ص 19674. کافی، ج 2، ص 114، ح 11.75. بحار الانوار، ج 71، ص 297، ح 70. و کافی، ج 2، ص 114، ح 6.76. بحار الانوار، ج 71، ص 285.77. بحار الانوار، ج 71، ص 307، ح 84. و کافی، ج 2، ص 116، ح 20.78. بحار الانوار، ج 71، ص 284، ح 38. و مصباح الشریعة، ص 172.79. «ربیع بن خثیم» را از اصحاب حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - شمرده و از زهاد ثمانیة به حساب می آورند. وی در سال 61 یا 63 ه ق. وفات نموده و قبرش در خراسان است. جهت اطلاع از شرح حال و وضع او به کتاب: معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 169. قاموس الرجال، ج 4، ص 105. تنقیح المقال، ج 1، ص 424. وروضات الجنات، ج 3، ص 332 مراجعه شود.80. مصباح الشریعه، ص 175. و بحار الانوار، ج 71، ص 284، ذیل ح 3881. بحار الانوار، ج 71، ص 284.82. بحار الانوار، ج 71، ص 288، ح 51.